سیر و سلوک به روش پیامبر
سیر و سلوک به روش پیامبر
محورهای مهم سلوکی در آموزههای نبوی
الف) تهذیب نفس وتزکیه دل
ابوذر از رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم سئوال کرد: آیا مطلبی در قرآن یافت میشود که در کتابهای انبیای گذشته هم آمده باشد؟ آن حضرت فرمود: آری و آن عبارت است از اهمیت و فضیلت خودسازی وتهذیب و تزکیه روح که از بهترین و برجستهترین مسایل انسانی است. و در فرازی دیگر فرمود: «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبک» (مجلسی، پیشین، ج 67، ص 36). یعنی بزرگترین مانع در راه سیر و سلوک، «نفس خودبین و هوس مداری» است که باید آنرا به طور دقیق شناخت و با آن مبارزه کرد و این مبارزه یک مبارزه طولانی مدت در مراحل گوناگون خواهد بود که پیروزی در آن میدان در حوزه اخلاق وتهذیب به «جهاد اکبر» موسوم و موصوف شده است؛ «ان النبی بعث سریة فلما رجعوا قال: مرحباً بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی الجهاد الاکبر قیل: یا رسول الله و ما الجهاد الاکبر؟ قال: جهاد النفس» (پیشین، ج19، ص 182). مبارزه با «دشمن درون» که جلوات مختلف دارد نیاز به معرفت، مراقبت نفس و محاسبه مستمر نفس دارد تا انسان سالک خود را به اصل برساند و وصل به مبدا عالم گردد و از (خودبینی) به (خدابینی) سفرنماید و...
ب) راههای تحصیل ولایت الهی
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درموعظهای به ابوذر2 میفرماید: «یا اباذر! اتحب ان تدخل الجنه؟ قلت نعم فداک ابی. فقال: فاقصر من الامل، و اجعل الموت نصب عینیک واستح من الله حق الحیاء. قال: قلت: یا رسول الله! کلنا نستحیی من الله. قال: لیس ذلک الحیاء، و لکن الحیاء من الله ان لاتنسی المقابر و البلی و الجوف و ما وعی و الراس و ماحوی؛ پس آرزوی خویش را کوتاه کن و مرگ را در برابر چشمهایت قرار ده و چنانکه شایسته مقام الهی است از او حیا کن، ابوذر گفت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردم همه ما از خدا حیا میکنیم و حریم میگیریم، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: این حیا نیست و حیا آن است که قبرها و پوسیدگی در آن را فراموش نکنی و مواظب شکم و خوراکیهایت باشی و ببینی چه چیزی را در مغز و ذهن خویش قرار میدهی سپس فرمود: هر کس که اراده کرامت الهی دارد باید زینت دنیا را رها کند پس هر گاه چنین کردی و شدی به مقام ولایت الهی رسیدی.» سپس فرمود: «و من اراد کرامة الله فلیدع زینة الدنیا فاذا کنت کذلک اصبت ولایة الله» (پیشین، ج 77، ص 83).
چند نکته اخلاقی سلوکی که راه ورود انسان را به بهشت ولایت الهی میگشاید و در حدیث یادشده ظهور یافته، عبارت است از:
بزرگترین مانع در راه سیر و سلوک، «نفس خودبین و هوس مداری» است که باید آنرا به طور دقیق شناخت و با آن مبارزه کرد و این مبارزه یک مبارزه طولانی مدت در مراحل گوناگون خواهد بود که پیروزی در آن میدان در حوزه اخلاق وتهذیب به «جهاد اکبر» موسوم و موصوف شده است.
1ـ مبارزه با آرزوهای این جهانی و تمنیات نفسانی؛
2ـ مرگ آگاهی و مرگ باوری و یاد معاد؛
3ـ حیا مندی در برابر پروردگار که در اثر عدم فراموشی قبر و قیامت، کنترل شکم وغذاخوری، وارسی و محاسبه خاطرات ذهنی و افکار و اندیشهها متجلی میگردد؛ یعنی «مراقبه» در خصوص سفر اخروی، اندیشهها و خوراکیها و...؛
4ـ رهایی از حب دنیا و زینتهای زود گذر این جهان؛
5ـ رسیدن به مقام «ولایت الهی» که قرب وجودی به خدا وفنا در ذات پروردگار است. (ر.ک: جوادی آملی، ولایت در قرآن، ص 121ـ118 و تفسیر موضوعی قرآن مجید، ج 11، ص 289ـ275).
ج) گناهگریزی
از جمله فرمانهای حکیمانه که لب اللباب سیر و سلوک الی الله بوده و در عرفان ناب نبوی متموج است گناه شناسی و گناه ستیزی و در نهایت، گناهگریزی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آن را به مستی گناه تعبیر کردند؛ زیرا گناه همانند شراب مست کننده و زایل کننده عقل و خرد و معنویت و روحانیت انسان است؛ از این رو در توصیه به «ابن مسعود» فرمود: «واحذر سکر الخطیئه» (مجلسی، پیشین، ج74، ص 92). و ریشه گناه، حب نفس، دنیازدگی و غفلت از خدای سبحان است و انسان عارف به خدا و متذکر الهی همواره از مواعظ درونی و بیرونی بهره گرفته و از گناه در مراتب مختلف سلوکی اجتناب مینماید.
د) عرفان زندگیساز نه زندگیسوز
عرفان نبوی در همه ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی حیات انسان حضور جدی دارد و سیره عملی نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در رفتارهای بسیار عالی با اهل منزل و اجتماع حکایت عمیقی از عرفان زندگیمدارانه و جامعه گرایانه دارد و حضرت، زندگی را نیز با همه ابعادش با انگیزه، اندیشه و عمل توحیدی مشاهده میکرد و از این رو خلوت و جلوت، خدا و خلق، خرد و خدمت او مسیر کاملاً روشنی داشت و درد هدایت مردم، درد گشایش امور جامعه، درد فقرا و محرومان داشتن و طرح این نکته که: «من اصبح ولا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» (پیشین، ج 17، ص 337)، بهترین برهان بر عرفان جامعهگرایانه است نه جامعهگریزانه. همچنین برخورد او با خط انحراف عثمان بن مظعون، عبدالله بن عمر و... و تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی، همه وهمه شاهدان عینی و حقیقی برعرفان زندگی ساز است.
ه) عرفان عبودیت محور
گوهر تابان عرفان ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم ، عبودیت و توحید است؛ عبودیتی که هرگز در هیچ مرحلهای از سالک سلب نخواهد شد و سالک در مقام سلوک و شکر باید مطیع باید و نبایدهای الهی و شریعت خداوندی باشد و آیه «وَ ما آتاکُمُ الرِّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (حشر9/) و «وَ اعْبُدْ رَبِّکَ حَتّی یَاْتیَکَ الْیَقینُ» (حجر99/) «یقین» را فایده عبادت و نه حد آن معرفی مینماید (جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن مجید، ص 138ـ137) تا «سقوط تکلیف» اساساً و موضوعاً از ساحت عرفان ناب سلب و زدوده گردد. زندگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آئینه تمام نمای بندگی و توحید اوست و خدای سبحان او را به «عبد» ستوده و رسالتش را به واسطه آن به او بخشیده و به علت عبودیتش او را به معراج برده است «اسری بعبده» (اسراء1/) پس عبودیت محور و مرکز سلوک محمدی صلی الله علیه و آله و سلم است و دیگر هیچ.