بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهم صَلّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهم صَلّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

عرفان نبوی

شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۰۱ ب.ظ



عرفان های جدید


 

1- فتوای‌ دل‌

    درعرفان‌ ناب‌ نبوی‌ و سلوک‌ محمدی صلی الله علیه و آله و سلم انسان‌ عارف‌ به‌ خویشتن‌، حافظ‌ «فطرت‌ معصوم‌» و «قلب‌ سلیم‌» و صائن‌ علم‌ صائب‌ و عمل‌ صالح‌ است‌ و خیروشر وجودی‌ و سلوکی‌اش‌ را از ذات‌ الهی‌ وضمیر نورانی‌ خود جست‌وجو می‌نماید و در هر مقامی‌ استفتای‌ از دل‌ نسبت‌ به‌ صواب‌ و خطا و زیبا و زشت‌ و حسن‌ وقبح‌ عملی‌ و رفتاری‌ می‌نماید. (ر.ک‌: پیشین‌، ج‌ 11، ص‌ 189ـ188). چنان‌که‌ پیامبر اعظم‌9 در «حدیث‌ وابصه‌» چنین‌ آگاهی‌ و گواهی‌ را داده‌ است‌: «وابصة بن‌ معبد اسدی‌ به‌ حضور آن‌ حضرت‌ رسید، با خود گفت‌ آن‌چه‌ را مربوط‌ به‌ برّ و اثم‌ است‌ از آن‌ حضرت‌ می‌پرسد. هنگام‌ دیدار، رسول‌ گرامی‌ صلی الله علیه و آله و سلم  به‌ او فرمود: آیا از چیزی‌ که‌ برای‌ آن‌ آمده‌ای‌، می‌پرسی‌ یا من‌ به‌ تو گزارش‌ دهم‌؟ وابصه‌ گفت‌: شما گزارش‌ دهید. رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم  فرمود: آمده‌ای‌ از برّ و اثم‌ بپرسی‌ و او تایید کرد. حضرت‌ رسول‌ با دست‌ خود به‌ سینه‌ وی‌ اشاره‌ کرد و فرمود: «البرّ ما اطمانت‌ الیه‌ النّفس‌ و البرّ ما اطمان‌ّ به‌ الصدر و الاثم‌ ماتردّد فی‌ الصدر و جال‌ فی‌ القلب‌ وان‌ افتاک‌ الناس‌ و افتوک‌» نیکی‌ آن‌ است‌ که‌ جان‌ به‌ آن‌ آرام‌ می‌گیرد و دل‌ به‌ آن‌ قرار می‌یابد و گناه‌ آن‌ است‌ که‌ دل‌ را به‌ لرزه‌ و تزلزل‌ و تردید انداخته‌ و ناآرام‌ و بی‌قرار می‌کند و اگر مردم‌ از تو پرسیدند همینگونه‌ جواب‌ بده‌، یعنی‌ بگو که‌ در برابر خوبی‌ و بدی‌ و نیکی‌ و گناه‌ «دل‌» چه‌ موضعی‌ دارد». (حر عاملی‌، 1414، ج‌ 27، ص‌ 166).

    با توجه‌ به‌ فرمایش‌ نبی‌ اکرم‌ صلی الله علیه و آله و سلم، صدر سالم‌ و مشروح‌ و قلب‌ سلیم‌ و دل‌ پاک‌، مرجعیت‌ علمی‌ و عملی‌ برای‌ هر انسانی‌ دارد و اگر انسان‌ از «بیرون‌» به‌ «درون‌» خویش‌ برگردد و از همه‌ مشغله‌های‌ پیرامونی‌ و خارجی‌ و خاطرات‌ ذهنی‌ و خطورات‌ قلبی‌ رهایی‌ یابد خود حقیقی‌ و من‌ علْوی‌ و رحمانی‌اش‌ راهنما و رهبر درونی‌ و دائمی‌ او در «صراط‌ سلوک‌» خواهد شد. و مهّم‌ این‌ است‌ که‌ انسان‌ به‌ تفسیر و تاویل‌ خویشتن‌ بپردازد و «نقد حال‌» نماید و در معرفت‌، محاسبت‌ و مراقبت‌ نفس‌ کوشا باشد و سرمایه‌های‌ اولیه‌ الهی‌ را در خود از بین‌ نبرده‌ باشد و نور فطرت‌ را خاموش‌ نکرده‌ و آئینه‌ دل‌ را از زنگارزدگی‌ حفظ‌ نموده‌ باشد و با آیات‌ قرآن‌، ذکر الهی‌ و یاد معاد دل‌ را جلا دهد تا انوار غیبی‌ و لمعات‌ الهی‌ را دیدار کند.

«نیکی‌ آن‌ است‌ که‌ جان‌ به‌ آن‌ آرام‌ می‌گیرد و دل‌ به‌ آن‌ قرار می‌یابد و گناه‌ آن‌ است‌ که‌ دل‌ را به‌ لرزه‌ و تزلزل‌ و تردید انداخته‌ و ناآرام‌ و بی‌قرار می‌کند و اگر مردم‌ از تو پرسیدند همینگونه‌ جواب‌ بده‌، یعنی‌ بگو که‌ در برابر خوبی‌ و بدی‌ و نیکی‌ و گناه‌ «دل‌» چه‌ موضعی‌ دارد»

    همه‌ هم‌ّ سالک‌ باید این‌ باشد که‌ سرمایه‌های‌ وجودی‌ خویش‌ را نه‌ تنها از دست‌ نداده‌ بلکه‌ به‌ فعلیت‌ رسانده‌ و شکوفا نماید و محکم‌ و متشابه‌ وجود خود و افکار، انگیزه‌ ها، اندیشه‌ ها، افعال‌ و احوالش‌ را شناخته‌ و متشابهات‌ را به‌ محکمات‌ وجود خویش‌ برگرداند و همه‌ محکمات‌ و متشابهات‌ را به‌ محکم‌ محکمات‌، یعنی‌ انسان‌ کامل‌ و اسوه‌ حسنه‌، ارجاع‌ نموده‌ و تاویل‌ گرداند تا در هیچ‌ لحظه‌ای‌ از «صراط‌ مستقیم‌» انحراف‌ پیدا نکند و چنین‌ کاری‌ با تهذیب‌ و تزکیه‌ نفس‌ ممکن‌ است‌؛ «قَدْ اَفْلَح‌َ مَن‌ْ زَکّاها» (شمس‌9/).

    تزکیه‌ درون‌ و تهذیب‌ باطن‌ و تطهیر نفس‌، سالک‌ را رشد داده‌ و پویا و پایا می‌سازد و او از این‌ طریق‌ سعه‌ وجودی‌ وتعالی‌ درونی‌ می‌یابد و از من‌های‌ محدود گذر کرده‌، به‌ من‌ نامحدود و بی‌کرانه‌ راه‌ می‌یابد و از بالا به‌ پایین‌ به‌ عالم‌ و آدم‌ نظر می‌افکند و در اسارت‌ خود تنگ‌ و تاریک‌ و من‌ گرفتار آمده‌ در عالم‌ پایین‌ و جهان‌ ناپایدار نخواهد ماند بلکه‌ آزاد و آزاده‌ است‌ و به‌ آزادگی‌ رسیده‌ و بزرگوار گشته‌ است‌ و از «چشم‌ خدا» به‌ انسان‌ و جهان‌ و جامعه‌ می‌نگرد و صاحب‌ نفس‌ زکّیه‌ و شرح‌ صدر و بصیرت‌ و صبر شده‌ است‌. و چه‌ سرمایه‌ای‌ مهم‌تر از چنین‌ سرمایه‌های‌ تکوینی‌ و تشریعی‌ که‌ در هدایت‌ عامه‌ و خاصّه‌ به‌ منصه‌ ظهور رسیده‌ است‌.

    استاد علامه‌ جواد آملی‌ می‌گوید: «این‌ سرمایه‌های‌ وجود انسان‌ به‌ منزله‌ اسم‌ اعظم‌ اوست‌. همان‌ گونه‌ که‌ خداوند تعالی‌ اسم‌های‌ عظیم‌ و اسم‌ اعظم‌ دارد و رموز اسم‌عظیم‌ او را باید با مفتاح‌ اسم‌ اعظم‌ او گشود وبه‌ آن‌ ارجاع‌ داد، انسان‌ هم‌ که‌ خلیفه‌ اوست‌ یک‌ اسم‌ اعظم‌ و اسم‌های‌ عظیم‌ دارد و اسم‌ عظیم‌ انسانی‌ را باید با اسم‌ اعظم‌ او شناخت‌.»

    اگر بخش‌های‌ کلیدی‌ وجودمان‌ را درست‌ شناسایی‌ کنیم‌، تمام‌ خواسته‌ هایمان‌ را پیش‌ از بیرون‌ بردن‌ به‌ درون‌ منتقل‌ می‌کنیم‌، آنگاه‌ بسیاری‌ از مسایل‌ برای‌ ما حل‌ می‌شود.» (جوادی‌ آملی‌، تفسیر انسان‌ به‌ انسان‌، ص‌ 280).

عرفان ، انسان ، آخرت

    نتیجه‌ این‌که‌: در صراط‌ محمدی‌9 اصالت‌ از آن‌ فطرت‌ و نفس‌ طیّبه‌ و طاهره‌ که‌ نفس‌ عاقله‌ و ملهمه‌ است‌ می‌باشد و انسان‌ بیدار و بینا همه‌ حقایق‌ وجودی‌ و کرامات‌ معنوی‌ و کمالات‌ سلوکی‌ را در درون‌ خویشتن‌ دریافت‌ می‌کند و درد و درمان‌ را در «دل‌ پاک‌» خود می‌یابد و هرگز معصومیت‌ تکوینی‌ فطری‌ خود را از دست‌ نمی‌دهد بلکه‌ به‌ هدات‌ شریعت‌ و عنایت‌ ولایت‌ آن‌را زلال‌تر و اشراقی‌تر می‌نماید...

    

2-  تجربه‌ عرفانی‌

    امروز یکی‌ از مولفه‌های‌ عرفان‌، تجربه‌ اتحادی‌، تجربه‌ درونی‌، تجربه‌ شهودی‌، تجربه‌ دینی‌ و یا تجربه‌ عرفانی‌ است‌ که‌ از نظر معرفت‌ شناختی‌ و وجود شناختی‌ همواره‌ موضوع‌ مهم‌ بحث‌ اهل‌ معرفت‌ است‌ و البته‌ تجربه‌ دینی‌ مفهومی‌ جدید است‌ که‌ از قرن‌ نوزدهم‌ وارد حوزه‌ فرهنگ‌ و معرفت‌ شده‌ است‌ ودر فلسفه‌ دین‌، عرفان‌ و روان‌شناسی‌ عرفانی‌ بحث‌ و بررسی‌ می‌شود و برخی‌ از بزرگان‌ حکمت‌ و عرفان‌ و معرفت‌ دینی‌ آن‌ را وارد مباحث‌ «دین‌ شناختی‌» و «وحی‌ شناسی‌» کرده‌ و هم‌ سنگ‌ و هم‌ وزن‌ «وحی‌» قرار داده‌اند که‌ در جای‌ خود باید بررسی‌ و نقد گردد.

    اما در مقوله‌ عرفان‌، «تجربه‌ اتحادی‌ عرفانی‌» از چند ویژگی‌: وحدت‌گرایی‌، بیان‌ناپذیزی‌، رازگونه‌ بودن‌ و... برخوردار است‌ و اصل‌ تجربه‌ باطنی‌، شهودی‌ و اشراقی‌، ذوقی‌ و... اصلی‌ پذیرفته‌ شده‌ در عالم‌ سیر و سلوک‌ و بلکه‌ بازتاب‌ و برآیند طی‌ّ مقامات‌ سلوکی‌ است‌ و در منازل‌ السائرین‌، انسان‌ اهل‌ معرفت‌، محبت‌ و عبودیت‌ مناسب‌ با منازل‌ و مقامات‌، آنها را تجربه‌ می‌نماید، ولی‌ عارفان‌ چنین‌ تجربیاتی‌ را به‌ دو دسته‌: تجربه‌ صائب‌، صادق‌ و حق‌ و تجربه‌ کاذب‌، باطل‌ و دارای‌ شوائب‌ تقسیم‌ نموده‌اند و از نظر معرفت‌شناسی‌، به‌ دلیل‌ روش‌مندی‌ عرفان‌ اسلامی‌، برای‌ آن‌ شاخص‌هایی‌ چون‌: قرآن‌، کشف‌ معصوم‌ یا انسان‌ کامل‌ و عقل‌ سلیم‌ قرار داده‌ و به‌ تعبیر علامه‌ جوادی‌ آملی‌: «تجربه‌ کسانی‌ که‌ پیامبر یا پیشوای‌ معصوم‌ نیستند، اعم‌ از کشف‌ و شهود، رویا و احساس‌ امر متصل‌ یا منفصل‌ از نفس‌ یا بدن‌ «نه‌ هم‌چون‌ خواب‌ و حالات‌ منامیّه‌»، همگی‌ نیازمند عرضه‌ به‌ میزان‌ است‌ تا صحت‌ و سقم‌ آنها آشکار، و ارزش‌ و قیمتشان‌ پدیدار شود...» (جوادی‌ آملی‌، تفسیر موضوعی‌ قرآن‌ مجید، ج‌ 3، ص‌ 95).

این‌ سرمایه‌های‌ وجود انسان‌ به‌ منزله‌ اسم‌ اعظم‌ اوست‌. همان‌ گونه‌ که‌ خداوند تعالی‌ اسم‌های‌ عظیم‌ و اسم‌ اعظم‌ دارد و رموز اسم‌عظیم‌ او را باید با مفتاح‌ اسم‌ اعظم‌ او گشود وبه‌ آن‌ ارجاع‌ داد، انسان‌ هم‌ که‌ خلیفه‌ اوست‌ یک‌ اسم‌ اعظم‌ و اسم‌های‌ عظیم‌ دارد و اسم‌ عظیم‌ انسانی‌ را باید با اسم‌ اعظم‌ او شناخت‌.

    حال‌ اگر سالک‌ در اثر عبودیت‌ الهی‌ به‌ تجربه‌ای‌ عرفانی‌ و شهودی‌ دست‌ یافت‌ باید «مراقبت‌ دائمی‌» از تجربیات‌ خویش‌ داشته‌ باشد؛ زیرا اولاً: تجربه‌ عرفانی‌ از نظر حدوثی‌ نیاز به‌ طهارت‌ و تهذیب‌ و بندگی‌ و دلدادگی‌ خدای‌ سبحان‌ دارد و ثانیاً: در استمرار و بقا و تجدید و تجدّد تجربیات‌ نوین‌ و قوی‌تر نیز طهارت‌ و تعالی‌ وجودی‌ یک‌ امر ضروری‌ است‌. پیامبر اکرم‌9 چه‌ نیکو راه‌ حدوث‌ و بقا و پیدایی‌ و پایایی‌ تجربه‌ عرفانی‌ را نشان‌ داده‌ است‌: «ادم‌ الطهارة یدیم‌ علیک‌ الرزق‌» (مجلسی‌، پیشین‌، ج‌ 105، ص‌ 16) و این‌ طهارت‌ شامل‌ طهارت‌ صغری‌ (طهارت‌ جسمانی‌ و ظاهری‌ یا افاقی‌) طهارت‌ وسطی‌ (طهارت‌ از رذایل‌ اخلاقی‌ و ذمایم‌ نفسانی‌) و طهارت‌ کبری‌ (طهارت‌ از شهود کثرت‌ و غیرخدا) خواهد شد و جان‌مایه‌ تجربه‌ دینی‌ و عرفانی‌ را پیامبر عظیم‌ الشان‌ اسلام‌9 همانا «عبودیت‌» قلمداد کرده‌ و در جریان‌ داستان‌ «حارثه‌ بن‌ مالک‌ یا زید بن‌ حارثه‌» (حسن‌ زاده‌ آملی‌، هزار و یک‌ نکته‌، ص‌ 247 و جوادی‌آملی‌، پیشین‌، ص‌ 105) که‌ در تعبیر عارفان‌ به‌ مقام‌ «یقین‌» یا مقام‌ «احسان‌» تفسیر شده‌ است‌ و بهشت‌ و جهنم‌ را می‌دید و... پیامبر فرمود: «هذا عبد نوّر الله‌ قلبه‌ بالایمان‌» (کلینی‌، 1401، ج‌ 1، ص‌ 54) و یا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم  با تربیت‌ اصحاب‌ خویش‌ هر بامداد آنها را مورد سوال‌ قرار می‌داد که‌ «شب‌ گذشته‌» چه‌ چیزی‌ به‌ دست‌ آورده‌اند؟ «ان‌ رسول‌ الله9 اذا اصبح‌، قال‌ لاصحابه‌: هل‌ من‌ مبشّرات‌؟ یعنی‌ به‌ الرویا؟» (مجلسی‌، پیشین‌، ج‌ 61، ص‌ 177)

نردبان آسمان

    پیامبر اکرم‌ (ص) از نظر معرفتی‌ و وجودی‌ معیار سنجش‌ برای‌ رویاهای‌ انسان‌ ارایه‌ فرمود و خواب‌های‌ انسان‌ را در خیال‌ متصّل‌ و منفصل‌ تفسیر کرد که‌ خواب‌های‌ انسان‌ در خیال‌ متصّل‌ به‌ شکل‌ شفّاف‌ از مخزن‌ الهی‌ نازل‌ می‌شود ولی‌ در بازگشت‌ از جانب‌ خداوند در آسمان‌های‌ میانه‌، منحرف‌ و اضغاث‌ احلام‌ می‌شوند: «... فقال‌ رسول‌ الله‌ صلی الله علیه و آله و سلم یاعلی‌ ! ما من‌ عبد ینام‌ الاّ عرج‌ بروحه‌ الی‌ رب‌ العالمین‌، فما رای‌ عند رب‌ العالمین‌ فهو حق‌ّ، ثم‌ اذا امرالله‌ العزیز الجبّار بردّ روحه‌ الی‌ جسده‌، فصارت‌ الروح‌ بین‌ السماء و الارض‌، فما راته‌ فهو اضغاث‌ احلام‌؛ یا علی‌ هیچ‌ کس‌ نمی‌خوابد مگر آن‌ که‌ روحش‌ به‌ سوی‌ خدا بالا برده‌ می‌شود پس‌ آن‌چه‌ را نزد خدا می‌بیند حق‌ است‌ سپس‌ خداوند فرمان‌ می‌دهد روحش‌ را به‌ بدن‌ برگردانند پس‌ روح‌ میان‌ آسمان‌ و زمین‌ قرار می‌گیرد پس‌ آنچه‌ را در این‌ حال‌ می‌بیند همان‌ اضغاث‌ احلام‌ است‌ (عنی‌ رویاهای‌ درهم‌ و متنوعی‌ که‌ به‌ دلیل‌ اختلاط‌ قابل‌ فهم‌ و تأویل‌ نیست‌)». (پیشین‌، ج‌ 58، ص‌ 158) و به‌ تعبیر قیصری‌: «ان‌ّ الخواطر الاوّل‌ کلّها ربانیة حقیّة و انّما یتطرّق‌ الیها من‌ تعمّلات‌ النّفس‌ و تصرّفاتها امور تخرجها عن‌ الصواب‌ فتصیر احادیث‌ نفسانیّة و وساوس‌ شیطانیة؛ همانا رؤیاهای‌ خالص‌ اوّلی‌ همه‌ روحانی‌ و دارای‌ حقیقت‌اند و جز این‌ نیست‌ که‌ در نتیجه تصرفات‌ نفس‌، اموری‌ داخل‌ آنها می‌شود که‌ آنها را از حقیقت‌ خارج‌ و به‌ ساخته‌های‌ نفسانی‌ و وسوسه‌های‌ شیطانی‌ مبدّل‌ می‌کند». (قیصری‌، پیشین‌، ص‌ 537). پس‌ تجربه‌ عرفانی‌ عارفان‌ و سالکان‌ نیازمند معیار و میزانی‌ است‌ تا مورد سنجش‌ و ارزیابی‌ قرار گیرد.

    چند نکته‌ در آموزه‌های‌ نبوی‌ متجلّی‌ است‌:

    الف‌) تجربه‌ سلوکی‌ و شهودی‌ یا عرفانی‌ وجود دارد؛

    ب‌) علت‌ موجده‌ تجربیات‌ عرفانی‌ و اتّحادی‌ «عبودیت‌» و «طهارت‌ عقلی‌ قلبی‌» است‌؛

    ج‌) تجربیات‌ درونی‌ و عرفانی‌ اعم‌ از سلوکی‌، رویایی‌ و... یا تجربه‌ در بیداری‌ و خواب‌، «آسیب‌ پذیر» و صدق‌ و کذب‌ پذیر هستند؛

   د) معیار و میزان‌ قطعی‌ سنجش‌ و توزین‌ تجربیات‌ دینی‌ و عرفانی‌ همانا قرآن‌، انسان‌ کامل‌ و تجربه‌ معصومان‌ می‌باشد.

    مرحوم‌ علامه‌ طباطبایی، ‌2 معرفت‌ نفس‌، محاسبت‌ و مراقبت‌ نفس‌ را «شاه‌ کلید» تجربیات‌ عرفانی‌ قلمداد کرده‌ است‌ (طباطبایی‌، 1412، ج‌5، ص‌ 256 و ج‌ 6، ص‌ 170 و...) و اعمالی‌ چون‌: نماز، دعا ونیایش‌، ذکر حق‌ّ سبحانه‌، عدم‌ انجام‌ گناه‌ و در کل‌، انجام‌ واجب‌ و ترک‌ حرام‌ و کسب‌ روزی‌ حلال‌ را عامل‌ موثر و موجد تجربه‌ عرفانی‌ و دینی‌ دانسته‌ است‌. (جوادی‌ آملی‌، دین‌شناسی‌، ص‌ 253ـ244). استاد جوادی‌ آملی‌ نیز در این‌ مورد می‌گوید: «البته‌ اگر عارفان‌ در سیر و سلوک‌، تابع‌ شریعت‌ و ولایت‌ اهل‌ بیت‌: باشند و راه‌ صحیح‌ را طی‌ کنند، گوشه‌ای‌ از علوم‌ شهودی‌ انبیا و اولیا به‌ آنها می‌رسد، چنان‌که‌ گوشه‌ای‌ از علوم‌ حصولی‌ به‌ آنها رسیده‌ است‌» (پیشین‌، ص‌ 248).

 


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۲۴
امیرمهدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی